همشهری آنلاین؛ حوادث: این پرونده ویژه و حساس، چندی قبل در اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت گشوده شد. شاکی پرونده صاحب یک صرافی در غرب پایتخت است که اعضای یک گروه خلافکار به صورت ماهرانه و حرفه ای فریبش دادند و دست به سرقت ۳۰۰ هزاردلاری از وی زده اند.
وی توضیح داد: چند روز قبل ۴ مرد که ظاهری مرتب داشتند به صرافی ام آمدند. هر ۴ مرد شیک پوش، کت و شلوار پوشیده و به قدری خوب صحبت می کردند که تصور کردم مدرک دکترا دارند. وی ادامه داد: آنها خودشان را تاجر پارچه و لوازم خانگی معرفی کردند و درخواست ۳۰۰ هزار دلار کردند. یکی از آنها به نام پویا می گفت که شرکت اصلی شان در کشور انگلیس است. او گفت پول معامله این ۳۰۰ هزار دلاری را از طریق یک صرافی در شهر لندن می پردازد. درواقع می گفت رابطش در شهر لندن است و معادلش را به صورت پوند به رابط ما می پردازد. از آنجا که دریافت پوند و تبدیل آن به دلار، سود قابل توجهی داشت، من نیز این شرط را پذیرفتم.
او ادامه داد: روز بعد رابط ما به محل قرار که خیابانی در لندن بود، رفت تا پوندها را دریافت کند. بر اساس گفته آنها، رابطه شان در یک صرافی در شهر لندن بود که این مبادله در حال انجام بود. قرار بر این بود که پس از تایید رابط ما در شهر لندن، من نیز این ۳۰۰ هزار دلار به تاجران بدهم.
او ادامه داد: روز حادثه همان ۴ مرد شیک پوشی که خودشان را تاجر معرفی کرده بودند، به صرافی ام آمدند. من همزمان با رابط مان به صورت تصویری تماس گرفتم و او تایید کرد که پوندها را تحویل گرفته است. من هم ۳۰۰ هزار دلار را تحویل تاجران دادم اما کمی بعد متوجه شدم سرم کلاه رفته و یک باند کلاهبردار بین المللی طرف بوده ام.
آدم ربایی در لندن
مرد صراف در توضیح این ماجرا گفت: روزی که رابط من با همدست تاجران در خیابانی واقع در لندن قرار گذاشت، با چند مرد کلمبیایی مواجه شد. آنها وی را با تهدید اسلحه ربوده و مجبورش کردند که با من تصویری تماس بگیرد و به دروغ بگوید، معادل ۳۰۰ هزار دلار، پوند دریافت کرده است. در حالیکه سلاحی پشت گردن او بوده و نمی توانسته واقعیت را بگوید. با تایید دریافت پوندها، من هم دلارها را به تاجران دادم. چند ساعت بعد، زمانی که مردان کلمبیایی، رابط مرا را در انگلیس رها کردند او تماس گرفت و راز آدم ربایی مسلحانه را برملا کرد و آنجا بود که فهمیدم به دام یک باند کلاهبردار حرفه ای افتاده ام.
سرنخ
با ثبت اظهارات مرد صراف، ماموران راهی محل کار وی که مغازه ای در پاساژ بود شدند. تیم تحقیق در ابتدا به بررسی تصویردوربین های مداربسته پرداخت و موفق شد تصویر ۴ متهم شیک پوش را به دست آورد. در ادامه تحقیقات یکی از آنها شناسایی شد. وی مردی به نام سجاد بود که قبلا به اتهام کلاهبرداری دستگیر شده و به زندان رفته بود.
نقشه های نافرجام
سجاد مجرم سابقه دار، اگرچه با تغییر چهره و گریم صورت خود سعی کرده بود ردی از خودش به جا نگذارد اما خیلی زود لو رفت. با انجام تحقیقات گسترده و اقدامات اطلاعاتی، حقایق تازه ای از سجاد و همدستانش فاش شد. آنها برای اجرای نقشه های مشابه به شهرهای اصفهان و خوزستان سفر کرده تا با شناسایی چند صراف، نقشه مجرمانه خود را پیش ببرند اما صرافانی که شناسایی کرده بودند، حاضر به همکاری و مبادله ارز از طریق کشور انگلیس نشده بودند. به همین دلیل سجاد و همدستانش، ناکام مانده و مجددا به پایتخت برگشته بوده بودند تا سوژه جدیدی پیدا کنند.
دستگیری پیش از کلاهبرداری دیگر
سجاد اینبار دختر موردعلاقه اش را وارد بازی خطرناک خود کرده بود. دختر جوان لباس پلیس بر تن کرده و خودش را سروان جا زده بود تا با کلاهبردارن همراه شود. درواقع می خواستند کارشان را قانونی نشان بدهند و طعمه جدید خود که صاحب یک صرافی در حوالی میدان فردوسی بود را فریب بدهند. ۴ مرد و یک زن که عضو جدید گروه بود قدم در صرافی گذاشتند و خودشان را تاجر معرفی کردند. آنها می گفتند که شرکتشان دولتی بوده و حتی یک خانم پلیس هم برای حفاظت خود استخدام کرده اند. با این حرفها توانسته بودند، اعتماد صراف سوژه جدیدشان را به خود جلب کنند. درحالیکه می خواستند با این ترفند مبادله جدیدی با همان شیوه قبلی و همکاری رئیس خود در کشور انگلیس انجام بدهند، کارآگاهان اداره یکم وارد عمل شدند و هر ۵ متهم (یک خانم و ۴ آقا) را دستگیر کردند.
طراحی نقشه دو زندانی در بند کلاهبرداران
متهمان برای انجام تحقیقات به اداره آگاهی تهران منتقل شدند. سجاد که عضو اصلی گروه در تهران است و سابقه کلاهبرداری دارد در تحقیقات گفت: سردسته، طراح و مغز متفکر گروه ما، اسمش فرهاد و در کشور انگلیس است. او سناریوی این سرقت را طراحی کرد و ما هم اجرا کردیم. وی ادامه داد: من با فرهاد در زندان آشنا شدم. سالها قبل به جرم کلاهبرداری دستگیر شده و با فرهاد در یک بند بودیم. او هم به جرم کلاهبرداری دستگیر شده و البته خیلی حرفه ای تر و پر سابقه تر از من بود. نقشه را فرهاد در زندان کشید. او گفت پس از آزادی به کشور انگلیس می رود و من نیز با معرفی خود به عنوان تاجر، صراف ها را فریب بدهم تا بتوانیم دلار سرقت کنیم. وی ادامه داد: باید نقش بازی می کردیم و طوری صحبت می کردیم تا صراف ها متقاعد می شدند که البته تعدادی از آنها نیز زیر بار نمی رفتند به جز دو صراف تهرانی. البته ما موفق شدیم از یکی از صراف ها سرقت کنیم. دومین نقشه ما اما ناتمام ماند چون لو رفتیم و دستگیر شدیم. جرم اصلی که آدم ربایی بود را فرهاد در لندن انجام می داد. او رابط صرافی را می ربود تا سناریو اجرا شود. وی ادامه داد: در نقشه جدیدمان، دختر موردعلاقه ام نیز وارد شد تا بهتر بتوانیم اعتمادسازی کنیم اما در نقشه ناتمام ماند.
متهمان این گروه بازداشت شده اند و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد. از سوی دیگر درخواست اعلان قرمز برای سرکرده این باند در کشور انگلیس، شده و او تحت تعقیب پلیس بین الملل قرار گرفته تا به زودی در شهر لندن دستگیر شده و به ایران برگردانده شود. به نظر می رسد با دستگیری وی، راز سرقت و آدم ربایی های بیشتری از سوی وی، فاش شود.
نظر شما